چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

عشـــــــــــــــــــــــــــــق منــــــــــــی تو حسینی ،من اویس قر نــــــــــــی

چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

عشـــــــــــــــــــــــــــــق منــــــــــــی تو حسینی ،من اویس قر نــــــــــــی

الهی! عمر خود بر باد کردم




مناجات نامه

 

الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم.


الهی!  عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.


الهی!  اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.


الهی!  بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.


الهی!  اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.


الهی!  گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است.


الهی!  اگر عبدالله را بخواهی سوخت، دوزخی دیگر باید آلایش او را و اگر بخواهی نواخت، بهشتی دیگر باید آسایش او را


الهی!  اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.


 

ادامه مطلب ...