امّت اسلامى نشان داد که فلسطین را از یاد نبرده است؛ این خیلى مسئلهى مهمّى است. در همین شرایط است که همهى تلاشهاى دشمن متوجّه این میشود که امّت اسلامى را از یاد فلسطین غافل کند. چه جور؟ با ایجاد اختلافات، با جنگهاى داخلى، با ترویج افراطگرىِ انحرافى به نام اسلام و به نام دین و شریعت؛ عدّهاى عامّهى مسلمانان را، اکثریّت مسلمانان را تکفیر کنند. وجود این جریانهاى تکفیرى که در دنیاى اسلام بهوجود آمدند، براى استکبار، براى دشمنان جهان اسلام یک مژده است. اینها هستند که بهجاى توجّه به واقعیّت خبیث رژیم صهیونیستى، توجّهها را بهجاى دیگرى معطوف میکنند. درست نقطهى مقابل آنچه اسلام خواسته است؛ اسلام از مسلمانان خواسته است که «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» [باشند]؛ مسلمانان باید در مقابل دشمنان دین سرسخت باشند، باید بایستند، باید تحت نفوذ قرار نگیرند؛ «اَشِدّاءُ عَلَى الکُفّار» صریح آیهى قرآن است. بین خودشان مهربان باشند، با هم باشند، دست در دست یکدیگر بگذارند، اعتصام به حبلالله بکنند؛ این دستور اسلام است. آنوقت یک جریانى بهوجود بیاید که مسلمانها را تقسیم کند به مسلم و کافر! عدّهاى را بهعنوان کافر هدف قرار بدهد، مسلمانها را به جان هم بیندازند! چه کسى میتواند شک کند که وجود این جریانها و پشتیبانى این جریانها و تَمویل این جریانها و دادن سلاح به اینها کار استکبار است و کار دستگاههاى امنیّتى خبیث دولتهاى استکبارى است؟ مىنشینند و براى همین کار برنامهریزى میکنند. دنیاى اسلام باید به این مسئله بپردازد؛ این خطر بزرگى است. متأسّفانه بعضى از دولتهاى مسلمان، بىتوجّه به این اختلافات دامن میزنند؛ نمیفهمند که دامن زدن به این اختلافات، آتشى خواهد افروخت که دامن همهى آنها را خواهد گرفت؛ این خواستهى استکبار است: جنگ گروهى مسلمان با گروهى دیگر. عامل این جنگ هم کسانى هستند که از پول دستنشاندگان مستکبرین استفاده میکنند؛ به اینها پول میدهند، سلاح میدهند، [که] در این کشور و در آن کشور، مردم را به جان هم بیندازند. و این حرکت از سوى استکبار در این سه چهار سال اخیر که موج بیدارى اسلامى در تعدادى از کشورهاى اسلامى و عربى بهوجود آمد، تشدید شده است؛ براى اینکه بیدارى اسلامى را تحتالشّعاع قرار بدهند. هم مسلمانها را به جان هم مىاندازند، هم با بزرگنمایىِ دستگاههاى تبلیغاتى دشمن، اسلام را در چشم افکار عمومى دنیا زشت جلوه میدهند؛ وقتى تلویزیونها یک آدمى را نشان میدهند که به نام اسلام، جگر یک انسانى را دارد میجود و میخورد، دربارهى اسلام چه فکر میکنند؟ دشمنان اسلام برنامهریزى کردند؛ اینها چیزهایى نیست که دفعتاً بهوجود بیاید، اینها چیزهاى خلقالسّاعه نیست؛ اینها چیزهایى است که دربارهى آن مدّتها برنامهریزى شده است، پشت سر اینها سیاست هست، پشت سر اینها پول هست، دستگاههاى جاسوسى پشت سر اینجور کارها هستند. مسلمانها باید با هر عامل مخالفِ وحدت و ضدّ وحدت مقابله بکنند؛ این یک تکلیف بزرگ براى همهى ما است؛ هم شیعه باید این را قبول کند، هم سنّى باید قبول کند، هم شعبههاى گوناگونى که در میان شیعیان و در میان سنّىها وجود دارد این را باید بپذیرند. وحدت به معناى تکیهى بر مشترکات است. ما مشترکات زیادى داریم؛ میان مسلمانان، مشترکات بیش از موارد اختلافى است؛ روى مشترکات باید تکیه کنند. تکلیف عمده هم در این مورد بر دوش نخبگان است؛ چه نخبگان سیاسى، چه نخبگان علمى و چه نخبگان دینى. علماى دنیاى اسلام مردم را از تشدید اختلافات فرقهاى و مذهبى برحذر بدارند.
زنده نگهداشتن یاد شهدا کمتر از شهادت نیست
امیدواریم بتوانیم در راه اعتلای فرهنگ شهادت و راه امام حسین (ع) گامی برداریم.
جبهه فرهنگی راه انقلاب اسلامشهر
لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثنای از ائمه حق علیه السلام ، به طور کوبنده ، فجایع و ستمگری های ستمگران هر عصر و مصر یادآوری شود واین عصر که عصر مظلومیت جهان اسلام به دست آمریکا و … است ، به طور کوبنده یادآوری و لعن و نفرین شود.
هیأت به گروهی از مردم میگویند که برای رسیدن به هدف مشترکی دور هم گرد آمدهاند. هر هیأت و گروهی متناسب با سنخ هدف خود، راهکارهایی را برای رسیدن به آن هدف ارائه کرده و دنبال میکنند.
از جمله هیأتهای اجتماعی، هیئات مذهبی هستند که با محوریت عزاداری برای سیدالشهدا تشکیل گروه دادهاند. در اینجا این سوال مطرح است که “چرا ما باید عزاداری کنیم؟ هدف از اینکه ما در قالب هیأت دور هم جمع شده و عزاداری میکنیم چیست؟ آیا عزاداری هدف است یا راهکار؟
آیا امام حسین که مخاطب به خطاب الهی “یا اینها النفس المطمئنة” است نیاز به عزاداری ما دارد که ما عزاداری کنیم؟ آیا ائمهی دین صلوات الله علیهم صرفاً برای درک ثواب اخروی امر به اقامهی عزا برای سالار شهیدان نمودهاند؟ یا اینکه اولیای دین که “ساسة العباد” هستند با دوراندیشی و عمق بینش، برای پیروان خود نقشهی راه ترسیم کردند و اهداف دیگری را مدنظر داشتهاند؟
**کـــسانـــی کـــه نـــماز را کـــوچـــک مـــیشـــمارنـــد**
حضرت زهرا (سلام الله علیها) :
از پدرم رسول خدا (ص) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی و سهل انگاری مکنند, پرسیدم.
آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد, خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند:
1 خداوند برکت را از عمرش می گیرد.
2 خداوند برکت را از رزق و روزی اش می گیرد.
3 خداوند سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.
4 هر کار صالحی که بکند بدون پاداش خواهد ماند.
5 دعایش مستجاب نخواهد شد.
6 برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.
7 ذلیل خواهد مرد.
8 گرسنه جان خواهد داد.
9 تشنه کام خواهد مرد به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند, تشنگی اش برطرف نخواهد شد.
10 خداوند, فرشته ای را برمی گزیند تا او را در قبرش نا آرام سازد.
11 قبرش را تنگ گرداند.
12 قبرش تاریک باشد.
13 خداوند فرشته ای رابر می گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد. در حالی که خلایق به او بنگرند.
14 به سختی مورد محاسبه قرار گیرد.
15 و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابی دردناک باشد.
منبع :مسند فاطمه الزهراء، ص235
**کـــسانـــی کـــه نـــماز را کـــوچـــک مـــیشـــمارنـــد**
حضرت زهرا (سلام الله علیها) :
از پدرم رسول خدا (ص) درباره مردان و زنانی که در نمازشان سستی و سهل انگاری مکنند, پرسیدم.
آن حضرت فرمودند: هر زن و مردی که در امر نماز سستی و سهل انگاری داشته باشد, خداوند او را به پانزده بلا مبتلا می گرداند:
1 خداوند برکت را از عمرش می گیرد.
2 خداوند برکت را از رزق و روزی اش می گیرد.
3 خداوند سیمای صالحین را از چهره اش محو می کند.
4 هر کار صالحی که بکند بدون پاداش خواهد ماند.
5 دعایش مستجاب نخواهد شد.
6 برایش بهره ای از دعای صالحین نخواهد بود.
7 ذلیل خواهد مرد.
8 گرسنه جان خواهد داد.
9 تشنه کام خواهد مرد به طوری که اگر با همه نهرهای دنیا آبش دهند, تشنگی اش برطرف نخواهد شد.
10 خداوند, فرشته ای را برمی گزیند تا او را در قبرش نا آرام سازد.
11 قبرش را تنگ گرداند.
12 قبرش تاریک باشد.
13 خداوند فرشته ای رابر می گزیند تا او را به صورتش به زمین کشد. در حالی که خلایق به او بنگرند.
14 به سختی مورد محاسبه قرار گیرد.
15 و خداوند به او ننگرد و او را پاکیزه نگرداند و او را عذابی دردناک باشد.
منبع :مسند فاطمه الزهراء، ص235