چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

عشـــــــــــــــــــــــــــــق منــــــــــــی تو حسینی ،من اویس قر نــــــــــــی
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

عشـــــــــــــــــــــــــــــق منــــــــــــی تو حسینی ،من اویس قر نــــــــــــی

الهی! عمر خود بر باد کردم




مناجات نامه

 

الهی! خواندی تأخیر کردم. فرمودی تقصیر کردم.


الهی!  عمر خود بر باد کردم و بر تن خود بیداد کردم.


الهی!  اگر کار به گفتار است بر سر همه تاجم و اگر به کردار است به پشه و مور محتاجم.


الهی!  بیزارم از طاعتی که مرا به عجب آرد. مبارک معصیتی که مرا به عذر آرد.


الهی!  اگر بر دار کنی رواست، مهجور مکن و اگر به دوزخ فرستی رضاست، از خود دور مکن.


الهی!  گناه در جنب کرم تو زبون است، زیرا که کرم تو قدیم و گناه اکنون است.


الهی!  اگر عبدالله را بخواهی سوخت، دوزخی دیگر باید آلایش او را و اگر بخواهی نواخت، بهشتی دیگر باید آسایش او را


الهی!  اگر یکبار گویی بنده من، از عرش بگذرد خنده من.


 

ادامه مطلب ...

نَفـَس میـکِشَم در هوایِ مهـربانی هـایِ نابت




الهـی العـفو !

بـوی ِ نـاب ِ بهشـت می دهـد همـۀ نام های ِ قشـنگ ِتـو 

 می گذارمشان روی ِ زخــم های ِ د ِ لَ م ..

 گفته بودی  اَلجَبّـار 

یعنی کسی که جُبران می کند همـۀ

شکستگی هایِ د ِ لَ ت را

 گفته بودی اَلمُصَـوِّر

 یعنی کسی که از نُـو می سازد

همـۀ آنچه را ویـران  شده است درون ِ د ِ لَ ت

 گفته بودی الشّافـی

 یعنی کسی که شفا می دهد تمـام ِ

زخم هایِ عمیق و نا علاج را

 هوای ِ دلـم سبک می شود با زمزمـۀ نام هایِ زیبایت

 نَفـَس میـکِشَم در هوایِ مهـربانی هـایِ نابت ...

الغوث الغوث خلصنا من النار یا رب


ای آنکه هر که به درگاهت دعا کند اجابت می کنی...
 
 
ای آنکه هر کس اطاعتت کند او را دوست می داری...
 
 
ای آنکه هر که را دوست داری به او نزدیک هستی...
 
 
ای آنکه هر کس از تو محافظت طلبد، او را حفظ و مراقبت می کنی...
 
 
ای آنکه در حق کسی که به تو امیدوار است، کرم میفرمایی...
 
 
ای آنکه درباره کسی که نافرمانیت کند، حلم می کنی...
 
 
ای آنکه در عین عظمت و بزرگی، رئوف و مهربانی...
 
 
ای آنکه در انجام حکمتت بزرگواری...
 
 
ای آنکه لطف و احسانت قدیم است...
 
 
ای آنکه به هرکس اراده و اشتیاق تو دارد، آگاهی...
 
 
ای خدایی که جز تو خدایی نیست...
 
 
به تو پناه آوردم...     به تو پناه آوردم...
 
 
                      ...ما را از آتش قهرت آزاد کن ای پروردگار من...
 
 
طاعات و عباداتتان قبول درگاه حق...
 
 
من را نیز از دعای خیرتان بی بهره نکنید...
 
 
" التماس دعا"
 

مناجات با خدا






 
خطا از من است، می دانم
 
 
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نعبد"
 
 
امــــــــــــــــــــــــــا
 
 
به دیگران هم دلسپرده ام...
 
 
از من که سالهاست گفته ام " ایاک نستعین"
 
 
امــــــــــــــــــــــــا
 
 
به دیگران هم تکیه کرده ام
 
 
امــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا
 
 
رهایم نکن
 
 
بیش از همیشه دلتنگم
 
 
به اندازه ی تمام روزهای نبودنم...
 
 
خداوندا
 
دل به تو سپرده ام
مرا به حال خود وا مگذار...

چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یا بن زهرا

امام زمان (عج) و حضرت زینب (س)
چو گیسوی تو من در پیچ و تابم یابن زهرا
چرا یک شب نمی آیی بخوابم یابن زهرا
توئی ماه منیرم، به گیسویت اسیرم
از آن ترسم که آخر، ز هجرانت بمیرم
حبیب منی، طبیب منی، بیا درمان دردم
کجا جویمت، چو گل بویمت، بیا دورت بگردم
دل من بر سر زلف تو دارد آشیانه
نمی دانم چرا از من نمیگری نشانه
بگو با من کجایی، چرا از من جدایی
گمانم یابن زهرا، نجف یا کربلایی
به رویت قسم، به مویت قسم، گرفتار تو هستم
که با نقد جان، من بی نشان، خریدار تو هستم
گل غم در دل ویرانه ی ما زد شکوفه
چگویم با تو من از کربلا و شام و کوفه
بسوزد هست زینب، توئی پا بست زینب
بیا در کوفه وا کن، طناب از دست زینب
بیا نازنین، بیا مهجبین، از او دفع خطر کن
بکن راه طی، تو بر کعب نی، بیا خود را سپر کن

منبع: "گلچین احمدی، ص 161، نوشته ذبیح الله احمدی گورجی، چاپ توحید، نوبت پنجاهم پاییز 1389، جلد دوم، انتشارات بوستان احمدی. "

مناجات

 یارب مددی که بی پناهیم همه                             ای بحر کرم غرق گناهیم همه



ای باعث روسفیدی  روسیه هان                             بر ما نظری که روسیاهیم همه